چنددستورالعمل اخلاقی از بزرگان

چهارشنبه 10 دی 118 نفر بازدید
انسان برای دست‌یابی به کمالات معنوی، به خارج از محدوده وجودی خویش و ماورای قدرت خویش نیازمند است. عالم هستی برای رسیدن به کمالات مادی و معنوی، لازمة این نظام است. بر همین اساس قرآن کریم، انسان را در جهت کسب کمالات معنوی و قرب به درگاه الهی امر به توسل به اسباب تقرب کرده است و سوره مائده آیه 35 می فرماید: یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیله؛ ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا بپرهیزید، و وسیله ای برای تقرب به او بجویید. بنابراین همانگونه که اصل دعا از وسیله های فیض است و می‌توان حاجت را بطور مستقیم از خداوند در خواست کرد، توسل به اولیای الهی در هنگام دعا نیز از اسباب فیض و وسایل نزدیک شدن به خداوند و اجابت دعاست. عالمان دینی و سالکان طریق الی الله نیز در گفتار و کردار خویش به این مهم پرداخته اند که در زیر به برخی از آنها اشاره می‌شود.

آیت الله شیخ محمد بهاری(ره)

شیخ محمدبهاری همدانی ره   آیت الله شیخ محمّد بهاری همدانی(ره) که عرفای شهیر و دارای مقام عرفانی بالایی بوده است و شهره آن بر هیچ یک از خواص پوشیده نیست درباره زیارت اولیاء الهی و بزرگوار می‌فرماید: «باری چون قصد زیارت اولیاء حقیقی سلام الله علیهم را بنماید اولاً باید بداند كه نفوس مقدّسه طیبه طاهره چون از ابدان جسمانیه مفارقت نمود و متصل به عالم قدس و مجردات گردید غلبه و احاطه ایشان به این عالم اقوی گردد و تصرفاتشان دراین نشأت بیش از سابق می شود و اطلاعاتشان به زائرین اتمّ و اكمل گردد... پس نسیم الطافشان و رشحات انوار آن بزرگواران بر زواّر و قاصدین ایشان و به جهت خواری دشمنانشان... و به امید استشفاع از برای بخشش گناهان و رجاء وصول بر فیوضات عظمیه رو به آن بزرگواران كند با مراعات آن آدابی كه در كتب مزار ثبت است»

آیت الله سیدعلی قاضی (ره)

untitled آیه الله قاضی (ره) به سفارش اکید دارد که  زیارات مختلف و توسّل به اهل بیت (علیهم السلام) انجام شود و برای توسل به اهل بیت عصمت و طهارت خواندن زیارت جامعه معروفه را سفارش می نماید و اینگونه به شاگردان خویش توصیه می كنند: «قرائت زیارت جامعه در هر روز جمعه،مقصودم همان زیارت جامعه معروفه است .» ودر جایی هم بنابه نقل علامه طباطبایی (ره) فرموده بودند : درعالم معنا به من تفهیم شد که همه فیوضاتی که به کل موجودات می رسد از ناحیه ی امام حسین (علیه السلام)است ودربان آن هم قمربنی هاشم حضرت عباس(علیه السلام)می باشد/.  

حضرت آیه الله العظمی بهاء الدینی (ره)

images1HMXH9J1 این عارف کامل و واصل بالحق در باره توسل به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می فرماید:«ما می دانیم هر چه را كه حضرت فاطمه (س) امضا كند از نظر پیامبر و ائمه امضا شده است كه هیچ حرفی روی آن نیست .  

حضرت آیت الله بهجت(ره)

bahjat00 حضرت آیت الله بهجت در باره ائمه معصومین علیهم السلام  و توسل به مقام شامخ و والای بزرگواران می‌فرماید:امام عین الله ناظره است ...امام زنده است، ناظر است قادر و مقتدر است. ائمه(علیهم السلام) حاضرند، می ‎بینند،جواب می دهند ... التفات ما كم است... زیارت شما قلبی باشد. در موقع ورود اذن دخول بخواهید. اگر حال داشتید به حرم بروید... اگر حالتان مساعد نیست به كار مستحبی دیگری بپردازید. سه روز روزه بگیرید و غسل كنید و به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید... همه زیارت نامه‎ها مورد تایید هستند. زیارت جامعه كبیره را بخوانید. زیارت امین الله مهّم است. قلب شما بخواند ، با زبان قلب بخوانید...

دستورالعملهای اخلاقی از حضرت آیت الله شاه آبادی(ره)

shahabadi0بدان كه تو هستي و نمي ميري . بدنست كه مي ميرد ، تو هستي و زنده . حساب كار خودت را بكن كه چه تهيه ديده اي براي زندگي آخرت . ببين براي اين دو روزه ، كه مي داني ثباتي در آن نيست ، چه كوششها و تقلاها مي كني . براي آن جا كه به حكم فطرت هستي و زندگي ابدي است ، چه كوشش كرده و چه تهيه ديده اي ؟ در آن جا زندگي انفرادي است ، احتياجات را خودت منفردا بايد رفع كني ؛ باب استقراض و استعداد مسدود است . اين جا آمده اي كه تهيه براي آن جا ببيني .

معصوم مي فرمايد: (ما كانت الدنيا مرتين )

بايد به اراده كارت درست شود به صرف اراده اداره شود ، زندگي آخرت .

آن جا ، نتيجه تحصيلات عقلي و نفسي و حسي است ؛ يعني ، بايد عقلت منور باشد به معارف حقه و عقايد صحيحه و صالحه . مقياس مقاصد مهمه عالم برزخ و ماوراء اين عالم ، همانا شخص شخيص وجود مقدس پيغمبر اكرم (ص ) و ائمه هدي (ع ) هستند .

عقايد وقتي صحيح و اخلاق در صورتي نيكو و اعمال هنگامي درست است كه مطابق عقايد و اخلاق و اعمال محمد(ص ) باشد؛ ميزان صحتش اين است . تشكيل عالم برزخ بر اين منوال است كه آنچه اين جا عمل كرده اي ، آن جا يابي ، چنانچه قرآن مجيد مي فرمايد: ((و كل انسان الزمناه طائره في عنقه و نخرج له يوم القيمه كتابا يلقيه منشورا . ))

اين مرحله به حكم ((ملك دوران )) است كه سلطان حس است و آنچه از حس سرزده محكوم به حكم اوست ، ليكن صورت برزخي آن . در اين جا نظر به نامحرم كرده ، فاصله ميان باصره و صورت حسي در اين جانور است و در آن جا نار است .

در اين جا ميل به وصال و نزديكي بود ، در آن جا به طوري كريه المنظر است كه مي گويي :

((با ليت بيني و بينك بعد المشرقين ))

در اين جا مرغ بريان كرده حرام خوردي و تمام حواست از آن ملتذذ بود و در آن جا مرغ بريان كرده آتشين است و تمام حواست معذب . لذا كشف خاتم انبياء (ص ) براي نجات بشر كه مي فرمايد:

((الذين يا كلون اموال اليتامي ظلما انما يكون في بطونهم نارا ))

مثال است ولي صورت كليه دارد . در اين جا رنج و تعب است . براي پرستش حق : در هواي سرد وضو گرفتن است و در هواي گرم روزه گرفتن و صرف نظر از مال ، و در برزخ صورت خشنودي حق را ملاحظه كردن و متنعم به نعم الهي بودن است .

خلاصه ، تامين حيات آخرت به علم و ادب است ، چه عملي و چه قلبي و چه حسي . فلاح و رستگاري تابع ايمان و عمل است : ((يا ايها الذين آمنوا)) يعني در مرتبه پرستش نبينيد الا معبود را . حريت آن جا ، نتيجه بندگي در اين جاست . كه نه خود را بيند و نه عبادت خود را .

لذا مي فرمايد: ((عبدتك )) عبادت مي كنم ترا . اين يكي از مراتب نازله ولايت و جلوه معبود و تجليبات ربوبي و كبرياي حق است و حرارت فطرت عشق است كه موجب پرستش و فناء در معبود و عدم ادراك عبادت مي شود.

يكي از سلاطين عالم برزخ ((ملك فتان )) است . كثيرالفتن و كثيرالامتحان كه ممتحن اعمال قلبي است و سنگيني و سبكي انسان را مي رساند . مي بيند اين كه در دنيا بوده ، آيا داراي ملكه صبر بوده است يا نه ؟ آيا داراي ملكه حياء و عفت و ملكه عدالت بوده يا خير؟ اگر داراست سنگين و خيلي عظيم الشان است . و اگر واجد نباشد سبك و بي وزن است .

يكي ديگر از سلاطين عالم برزخ ، كه عظيم ترين سلاطين است ، ((سلطان عقل )) است كه بشير و مبشر است ، به اعتبار مواجه شدنش با مو من كه داراي عقايد حقه صحيحه و واجد معارف الهيه است . نكير و منكر است ، به اعتبار مواجه شدنش با منافق و كافر كه داراي عقايد باطله فاسده است .

خلاصه ، از جمله مقامات عالم برزخ ، كه باطن ايمن عالم است ، ملك مبشر و بشير است كه سلطان عقل است . پس سلاطين عالم برزخ تشكيل شده از سلطان حسن ، سلطان نفس ، سلطان عقل ، اينها مامور محصلات حس ، نفس و عقل اند .

خداوند عالم ، انسان را مدرك حقايق گردانيده كه مبدء عالم را بفهمد و مرجعش را بداند كه كيست ؟ و موجد اين موجودات كيست ؟ عقل را به انسان عطا فرموده كه كشف اين حقايق كند و به عالم السماء و صفات ، بر احديت و مقام غيب الغيوي مطلع شود . اينها معقولات انسان است ؛ لذا در عالم برزخ يك سلطنت عظمي براي امتحان عقول است كه در مدرسه دنيا بيست سال ، چهل سال ، هفتاد سال يا بيشتر مانده ، چه تحصيل كرده ؟ و در اين مدت چه بوده ؟ و چه شده ؟ و چقدر معارف آموخته است .

1 . دنيا مدرسه است و انبياء و علماء مدرسين و كتب سماوي كتب تدريسي كه بالاترين آنها قرآن كريم است . مي پرسند با اين كيفيات چه كردي ؟ نسبت به مو منين ((بشير)) و نسبت به منافقين ((ترساننده )) و نذير است . عالمي است وحشت انگيز وحشت آور؛ لذا دارد: وقتي عليا مخدره ، فاطمه بنت اسد را در قبر مي گذارند ، (از شدت وحشت است يا خجالت مي كشد) در پاسخ مقام ولايت لكنتي در لسان مباركشان پيش مي آيد؛ (نه اين كه نعوذ بالله معتقد نبوده ، معاذ الله ) لذا حضرت رسول (ص ) تلقين مي فرمايد:

((هذا القايم علي شيفر قبرك ، لا جعفر و لا عقيل . ))

يعني علي است واجد ولايت مطلقه .

تلقين به معناي تعليم نيست زيرا جاي ياد گرفتن نيست ؛ بلكه يادآوري و تذكر است :

مي فرمايد: (ابنك ، ابنك ) پسر تو ، پسر تو

برزخ ، عالم ماندن نيست ؛ بلكه عالمي است براي تصفيه اعمال و اخلاق و عقايد تا رجوع به عالم قيامت كند و توحيد ذاتي و صفاتي و افعالي را تكميل كرده ، تحصيل لباس تقوا نموده و از مسارعت به سوي حق ، واجد مقامي شود كه ديگران حسرت برند؛ زيرا ستايش و پرستش عابد و زنش به معارف اوست .

پس معلوم شد كه مايحتاج مادر عالم برزخ ، افعال و اعمال صالحه و حسنه و عقايد صحيح است و در آن جا درست و نادرست آنها نمايش داده مي شود ، لكن مسئله عبوديت و ثناء و قرب حق معارفي كه در عبادت است ، وجه ملكوتيش در عالم قيامت كبري ظاهر خواهد شد .

يكي از علماء ، مجلسي ، رحمه الله عليه ، را در عالم رويا مشاهده نمود: در مراتب عاليه و دستگاه مرتب و منظمي . از وي پرسيد بر شما چه گذشت ؟

مجلسي ، عليه الرحمه ، مي فرمايد: سوال كردند چه هديه و تحفه اي براي ما آورده اي ؟

عرض كردم : بحارالانوار ، جوابي براي آن داده نشد .

آنان گفتند: پيش ما چيزي داري و آن سيبي است كه به آن بچه دادي براي رضاي ما .

آن كس كه خواب ديده بود ، گمان كرد كه ((بحار را رد كردند لكن اشتباه نموده بود؛ زيرا ((بحارالانوار)) مسكوت عنه واقع شد؛ يعني ، ((بحارالانوار)) چون علم است محل ظهورش در برزخ نيست و همان سيب ، صورت ملكي اش كه التذاذ طفل بوده ، در برزخ ظهور كرده است بنابراين به حكم تناست هر چيزي اگر نظر التفات به عالم انبياء كني كه غرض و مقصود اين يكصد و بيست و چهار هزار پيغمبر چه بوده خواهي يافت كه همه داعي الي الله بوده اند تا مردمانرا عابد و عارف به حق كنند و جز اين ، مقصد ديگر نداشتند . به قسمي كه احدي از اين مطلب خارج نبوده ، لكن معلوم است دماغهاي آنان فرق مي كند در بسط معارف : يكي مامور شخصي است نسبت خودش و يكي ديگر مامور به بسط معارف است در خانواده اش و ديگري عالي تر و مامور به محله اش مي باشد در اين مقصد و يكي به مملكتي تا مي رسد به آن كه دماغش منورتر و فكرش بازتر و مي تواند عالمي را اداره كند . روحش به حدي نوراني و بسيط است كه مي تواند عالم را منور كند و همه اهل عالم مامور به اطاعت او شوند ، حتي مثل امير مو منان كه مي فرمايد: - انا عبد من عبيد محمد(ص ) - تا مي رسد به معلم كل و استاد انبياء و المرسلين ، وجود مقدس ختمي مرتبت (ص ) ، لكن نحوه اداره اين بزرگ مرد كه مدير كل است در دار تحقيق و عالم بشريت ، به نفس او ، كه وحي اوست ؛ يعني علي بن ابيطالب (ع ) مي باشد و او هم به همين نحوه تا امام حسن عسكري (ع ) . همه اينان در اين عالم ، بسط معارف و حقايق فرمودند . اين وظيفه ، بعد از امام حسن عسكري (ع ) با فرزند اوست . حقايق و اسرار ، به وسيله او در زمان او آشكار مي شود ، چنانكه اميرالمو منين (ع ) به كميل فرمود:

((ما من علم الا و انا افتحه و ما من سر الا و القايم يختمه . ))

هر مدعي كه ادعاي اين مقام كند ، حاصلش براي او رسوايي خواهد بود ، چنانكه ادعا كردند و رسوا شدند و جهالت خود را آشكار كردند .

دستورالعملی از حاج سیداحمدکربلایی (ره)به یکی از شاگردان خود:

karbalayii

باسمه تعالي و له الحمد

گرچه برا واعظ شهر اين سخن آسان نشود تا ريا ورزد و سالوس مسلمان نشود . رندي آموز و كرم كن كه نه چندين هنر است حيواني كه ننوشد مي رو انسان نشود . گوهر پاك بيابد كه شود قابل فيض ورنه هر سنگ و گلي لولو و مرجان نشود دردمندي كه كند درد نهان پيش طبيب درد او بي سببي قابل درمان نشود هر كه در پيش بتان از سر و جان مي لرزد بي تكلف تن او لايق قربان نشود

ان شاء الله تعالي تمام مواظبت بر اداي واجبات و ترك محرمات به كمال دقت و تامل ، بالوصيه اول الصبح اولا و كمال المراقبه في تمام النهار ثانيا و المحاسبه عند اراده النوم ثالثا و التدارك و السياسيه بالمجازات بالضد عند المخالفه رابعا علي التفصيل المعهود في كتب الاخلاق (1 - صبح مشارطه كند و بر خود سفارشهاي لازم را بكند . 2 - در تمام روز مراقبت كامل از اعضا و جوارح نمايد . 3 - به هنگام خواب محاسبه كرده و به حساب خود برسد . 4 - اگر مخالفتي مشاهده كرد خود را تنبيه كرده و تدارك غفلت روز را بكن و هر كار خلافي كه نموده ، با ضدش خود را مجازات كند ، به همان تفصيلي كه در كتابهاي اخلاق گفته شده است . ) و تمام مواظبت ان شاء الله تعالي در هر شبانه روزي به ساعت خلوتي از اغيار مع الله جل جلاله بامناجات و التضرع و التبتل و الخضوع و الخشوع اليه و ينبغي ان يجعل ذكل في كل ليله بين صلوه المغرب و العشاء او بعد العشاء فيسجد السجده المعهوده و يذكر الله بعده بما ساعد عليه التوفيق مع كمال الحضور و الاقبال علي الله تعالي بكليته و الاعراض عما سواه باسرهم كانه لا موجود سواه جل جلاله (ساعتي را با خداي تعالي جل جلاله خلوت نموده و مناجات و تضرع كند و صورت به خاك بمالد و خضوع و خشوع نمايد ، و سزاوار است اين خلوت در هر شب ميان مغرب و عشا و يا پس از خواندن نماز عشا باشد ، پس سجده معهود را به جا آورد (ظاهرا مقصود سجده طولاني است با ذكر يونسيه : لا اله الا انت سبحانك اني كنت من الظالمين ، لااقل 400 بار) و پس از سجده هر مقدار ككه توفيق يارش بود ، با كمال حضورقلب و اقبال به خدا با همه وجودش و اعراض از همه انچه كه غير از خدا است - آن چنان كه گويي موجودي به جز او جل جلاله نيست - مشغول به ذكر گردد . ) و چون از ذكر مانده و خسته شود ، سر به گريبان تفكر فرو برده ، فكر كند كه من كي ام ؟ و كجايم ؟ و از كجا آمده ام و به كجا مي روم ؟ و چنان در خود فرو رود كه خود را يافت نمايد كه گويا در عالم وجود كسي نيست و از حضور باري جل جلاله مسالت نمايد كه خداوند ا ! خودم را به خودم بشناسان ، كه فضاحت و شناعتي فوق آن نيست كه شخص ، خود را نشناخته باشد و آن شاء اله تعالي مواظب به تهجد و برخاستن سحر و اشتغال به نافله ليل با كمال حضور و اقبال و اشتغال به تعقيب و قرايت قرآن تا طلوع آفتاب و آن شاء الله هفتاد يا صد مرتبه استغفار را صباحا و مساء (هر صبح و شام ) ترك ننمايد و صد مرتبه تهليل ( لا اله الا الله كذلك ) و اذكار معهوده سبحان الله العظيم و بحمده استغفرالله لااقل ده مرتبه در صبح و شام و كذلك لا اله الا الله وحده لا شريك له الي آخر (لا اله الا الله وحده لا شريك له ، له الملك و له الحمد ، يحيي و يميت و يميت و يحيي و هو حي لا يموت . بيده الخير و هو علي كل شي قدير) و رب اعوذ بك الخ (رب اعوذ بك من همزات الشياطين و اعوذ بك رب آن يحضرون ) و اشهد ان لا اله الا الله وحده لاشريك له الي آخر (اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له الها واحدا احدا صمدا لم يتخذ صاحبه و لا ولدا ) و استغفارات منقوله از سيدبن طاووس رضوان الله عليه (اللهم انت ربي لا شريك لك ، اصبحنا و اصبح الملك الله ) و صلوات كبيره صل علي المصطفي محمد و المرتضي علي الخ و ان شاءالله تعالي در هر شب جمعه صد مرتبه سوره قدر را مواظبت نموده و اهم از همه امور مزبور ، اينكه در تمام اوقات ليلا و نهارا ، نوما و نقظه ( خواب و بيداري ) در همه احوال و در جميع حركات و سكنات حضرت حق جل و علا را حاضر و ناظر دانسته ، به قسمي (گونه اي ) كه اگر ممكن شود آني و طرفه العيني ( يك چشم بر هم زدن ) از حضور آن حضرت جل سلطانه غافل نشود و اين روسياه را هم در جميع احوال فرامشو نفرمايد واين مضمون را مسالت نمايد : ما را ز جام باده گلگلون خراب كن زان پيشتر كه عالم فاني شود خراب و ان شاء الله تعالي تمام مواظبت بر دوام توجه و توسل به حضرت حجه - عجل الله فرجه - كه واسطه فيض زمان است ، ملحوظ داشته ، بعد از هر نمازي ، دعاي غيبت كه اللهم عرفني نفسنك فانك ان لم تعرفني نفسك لم اعرف نبيك . اللهم عرفني رسولك فانك ان لم تعرفني رسولك لم اعرف حجتك . اللهم عرفني حجتك فانك ان لم تعرفني حجتك ضللت عن ديني بوده باشد و سه سوره توحيد ، هديه به آن بزرگوار و دعاي فرج اللهم عظم البلاء الي آخر ترك ننمايد . و ان شاء الله تمام مواظبت در دوام طهارت - مهما امكن - و نوم بر طهارت (تا مي تواند هميشه با وضو باشد و با وضو به بستر خواب رود) و تسبيح حضرت زهرا (سلام الله علیها ) را وقت نوم و بعد از هر نماز واجب و قرايت آيه الكرسي را و مواظبت بر سجده شكر را بعد از بيداري و خواندن آيات معهوده ان معهوده ان في خلق السموات و الارض الي آخر بعد از بيدار شدن براي نافله ليل با كمال توجه به معني و تفكر در آن و نظر در اسمان و كواكب و آفاق را و دعاي صحيفه (74) را بعد از هر نماز شب ترك ننمايد . و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته في شهر صيام سنه 1327

دستورالعمل ناب از  آیت الله العظمی نخودکی اصفهانی (ره)به امام راحل: nokhodaki2 شرح ماجرا به نقل از فرزند آیت الله شبیری زنجانی از زبان پدر بزرگوارشان این‌گونه نقل می‌شود که : در سفری که امام خمینی(ره) و پدرم برای زیارت به مشهد مقدس رفته بودند امام در صحن حرم امام رضا (ع) با سالک الی الله حاج حسنعلی نخودکی مواجه می‌شوند. امام امت (ره) که در آن زمان شاید در حدود سی الی چهل سال بیشتر نداشت وقت را غنیمت می شمارد و به ایشان می‌گوید با شما سخنی دارم.حاج حسنعلی نخودکی می‌گوید: من در حال انجام اعمال هستم، شما در بقعه حر عاملی (ره) بمانید من خودم پیش شما می‌آیم. بعد از مدتی حاج حسنعلی می‌آید و می‌گوید چه کار دارید؟ امام (ره) خطاب به ایشان رو به گنبد و بارگاه امام رضا (علیه‌السلام) کرد  و گفت: تو را به این امام رضا، اگر (علم) کیمیاداری به ما هم بده؟ حاج حسنعلی نخودکی انکار به داشتن علم (کیمیا) نکرد بلکه به امام (ره) فرمودند:اگر ما «کیمیا» به شما بدهیم و شما تمام کوه و در و دشت را طلا کردید آیا قول می‌دهید که به جا استفاده کنید و آن را حفظ کنید و در هر جایی به کار نبرید؟ امام خمینی (ره) که از همان ایام جوانی صداقت از وجودشان می‌بارید، سر به زیر انداختند و با تفکری به ایشان گفتند: نه نمی‌توانم چنین قولی به شما بدهم. حاج حسنعلی نخودکی که این را از امام (ره) شنید روبه ایشان کرد و فرمود: حالا که نمی‌توانید «کیمیا» را حفظ کنید من بهتر از کیمیا را به شما یاد می‌دهم و آن این که: بعد از نمازهای واجب یک بار آیه الکرسی را تا «هو العلی العظیم» می‌خوانی. و بعد تسبیحات فاطمه زهرا سلام الله علیها را می‌گویی. و بعد سه بار سوره توحید «قل هو الله احد» را می‌خوانی. و بعد سه بار صلوات می‌گویی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و بعد سه بار آیه مبارکه: وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا ؛ را می‌خوانی که این از کیمیا برایت بهتر است. (سوره طلاق آیه 2 و 3) (هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می‌کند و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد، و هرکس بر خداوند توکل کند کفایت امرش را می‌کند، خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند، و خدا برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است.)

دستورالعملهای اخلاقی از مرحوم علامه جعفری (ره)

jafari0 سير و سلوك داراي چند مانع است :

1 . سالك در هيچ لحظه اي از لحظات حركت خود نبايداحساس وصول يا امتياز برتري كند ، اگر چنين آفتي گريبان سالك را بگيرد ، نه تنها از حركت به مراحل بعدز باز خواهد ماند ، بلكه نفس كمال جوي او به قهقرا خواهد رفت .

2 . اشتغالات و علايق دنيوي مانند ثروت اندوزي ، مقام جويي ، شهرت طلبي و محبوبيت خواهي ميان مردم ، از امور تباه كننده سير و سلوك اند ، البته اگر ثروت و مقام وسيله اي جهت تنظيم حيات خود و ديگران باشد ، نه تنها مانع ره كمال نمهواهد بود ، بلكه به خاطر مشقتهايي كه سالك در اين مسير تحمل مي كند ، عبادت تلقي خواهد شد .

3 . اشباع حس خودخواهي - به هر شكل و با هر وسيله - مانع نيرومندي براي سير و سلوك است . ادعاي تزكيه نيز سد راه كمال است . بر خي ادعاي تزكيه را به عنوان بيان واقعيت ، ناشي از خودخواهي نمي دانند ، اما عرفاي بزرگ اين مطلب را نمي پذيرند ، زيرا همه عظمتها و امتيازات سالك ، از الطاف الهي است و استناد آنها به خود نوعي شرك محسوب مي شود .

4 . شكوفاييها و روشناييهاي خيره كننده كه در حالات عرفاني براي سالك حاصل مي شود ، از ديگر موانع سير و سلوك است . برخي از اهل سلوك با بروز اين حالات لذتبار خود را گم مي كنند و اين حالات را آخرين منزلگاه كمال تلقي مي كنند ، در حالي كه اين حالات فقط براي تشويق و تحريك سالك جهت ادامه راه است .

5 . به فعليت رسيدن قدرتهاي شگفت انگيز ، نظير اطلاع از دلها ، امور مخفي ، اخبار گذشته و اينده ، تصرف در امور مادي و نفوس ، گاه سالك را از كمال باز مي دارد . سالك بايد بداند كههدف وي وصول به حق است ، نه تحقق كرامات ، وصول به لقاي الهي برتر و با عظمتر از كشف و كرامات است .

6 . حالت آرامش و ازادي مطلق و اشراف بر عالم هستي از عظمتهاي شگفت انگيز روح است ، كه اگر سالك

آ نرا از خود بداند ، ممكن است از عظمت روح خود غفلت كرده ، ادعاي انا الحق كند .

7 . احساس شكوفايي و ابتهاج روح نشانه ورود به جاذبه الهي و تجلي صفات حق تعالي بر دل سالك است . سالك بايد مراقب باشد كه اين احساس سد راه كمال او نشود

نکات اخلاقی از مرحوم حضرت آیت الله کوهستانی (ره)

kuhestani0

اثر سخنان بیهوده حرف‌های بیهوده و لغو تأثیری زیاد در روح دارد و روح را می‌میراند. من حرف‌های بیهوده را کم‌تر از غذای حرام نمی‌دانم. شکر واقعی شکر واقعی آن است که تمام اعضا و جوارح انسان، از دست و پا و گوش و قلب، برای آن هدفی که خدا آن‌ها را خلق کرده که همان مقام عبودیت است، قرار بگیرد. حیات جاویدان «دامادی انسان، آن روزی است که انسان را پس از شست‌وشو و - غسل آن‌هم با سدر و کافور- و پوشاندن لباس سفید ( کفن) روی دست می‌گیرند و از هر طرف صدا می‌زنند «لا اله الا الله» اگر آن روز خدای بزرگ به من اجازه دهد سر از تابوت بیرون می‌آورم و خطاب به مردم می‌گویم: مردم! قدر ـ لا اله الا الله ـ را بدانید، ولی حیف که خدا چنین اجازه‌ای را نمی‌دهد!» فردای قیامت مردم دوست دارند به دنیا برگردند و یک «لا اله الا الله» بگویند و بمیرند. تقاضای مرگ، ممنوع! در حدیث آمده است «الدنیا مزرعةالاخرة» هرچه در این عالم بیش‌تر باشیم، برای عالم پس‌از مرگ بیش‌تر کار می‌کنیم، از این رو تقاضای مرگ لازم نیست. نجات از سؤال قبر یکی از مشکلات قبر، سؤال دو ملک مقرب خدا یعنی نکیر و منکر (بشیر و مبشر) از میت است؛ [لذا] این دعا «رضیت بالله ربّا و بالاسلام دیناً» را که در اعمال و تعقیبات مشترکه نماز در اوایل مفاتیح‌الجنان آقاشیخ عباس قمی آمده و متضمن اقرار به توحید و امامت و وحی و نبوت است را حفظ کرده و پس‌از هر نماز بخوانید. وقتی زبان شما به آن کلمات عادت کرد و هنگامی که شما را در قبر گذاشته و همه برگشتند و در حالت تنهایی قرار گرفتید، چون عادت به آن دعا دارید، شروع می‌کنید به خواندن آن دعا. این‌جاست که آن دو ملک برای سؤال قبر نزد شما می‌آیند و می‌بینند شما مشغول خواندن همان چیزی هستید که آن‌ها می‌خواستند از شما بپرسند. در این حال یکی از آن دو ملک می‌گوید: از این شخص بپرسیم! دیگری می‌گوید چه بپرسیم؟ او که قبل از پرسش دارد می‌خواند! در نتیجه تصمیم بر سؤال می‌گیرند و می‌گویند من ربک؟ من نبیک؟ شما در آن حال سربلند کرده و به آن‌ها می‌گویید، مگر نمی‌شنوید که من دارم می‌خوانم: «رضیت بالله رباً و بالاسلام دیناً» دیگر این چه سؤالی است که از من می‌کنید؟! آن دو ملک خوشحال می‌شوند و قبرتان باغی از باغ‌های بهشت می‌گردد. به یاد ساعت مرگ همین قدر بدان، ما ساعتی را در پیش داریم که در آن ساعت، ماییم و مأمورهای بی‌نظیر خدا، برای آن ساعت فکری بکن؛ حضرت علی علیه‌السلام می‌فرمایند: لا دار للمرء بعد الموت یسکنها الا التی کان قبل الموت بانیها فان بنیها بخیرٍ طاب مسکنها و ان بناها بشرٍ خاب ثاویها برای مرد بعد از مرگش جایی نیست که در آن جا ساکن شود، مگر آن‌جایی‌که قبل از مرگ بنا کرده باشد. اگر آن‌را با خیر و خوبی ساخته باشد، جای خوبی دارد و اگر با شر ساخته باشد، جایگاه پرفقر و نیازی خواهد داشت. بهترین وسیله چه کار کنیم؟ مرگ خیلی سخت است، خدا چگونه می‌خواهد با ما معامله کند؟ اگر عمل داشته باشید چیزی نیست، مثل این است که پیراهن کثیف را از تنت بیرون کنی و پیراهن تمیز بپوشی. دعای همیشگی همیشه دعای من این است: ربنا لا تزع قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمة انک انت الوهاب؛ پروردگارا، پس‌از آن‌که ما را هدایت کردی، دل‌هایمان را دست‌خوش انحراف مگردان و از جانب خود، رحمتی بر ما ارزانی دار که تو بخشایش‌گری. ذکر دائمی انسان باید عادت به ذکری داشته باشد که در مواقع حساس مرگ و انتقال از این عالم، بتواند طبق عادت همیشگی آن ذکر را بگوید. دستگیری ائمه علیهمالسلام در هنگام مرگ به زیارت هیچ امامی مشرف نشدم مگر آن که اولین سؤال و حاجت من از آن امام، این بود که در حال احتضار و مرگ مرا یاری نماید و دستم را بگیرد. نفس را کنترل کن نفس را هر طور عادت بدهید، همان گونه پرورش می‌یابد؛ اگر توانستید کنترل کنید، همان‌جا می‌ایستد، ولی اگر نفس را آزاد گذاشتید، چموش می‌شود و دیگر نمی‌شود او را کنترل کرد. مثلاً اگر امروز بگویم این فرش اتاق من از حصیر یا نمد است، باید تبدیل به قالیچه شود، فردا می‌گویم این قالیچه به درد این اتاق نمی‌خورد، چرا که بهتر از اتاق است و اتاق باید عوض شود. اتاق را عوض کردم، آن وقت می‌گویم این قالیچه‌ها به درد این اتاق نو نمی‌خورد، باید قالی یک تخته باشد و پرده اتاق باید فلان جور باشد و همین‌طور که اتاق عوض می‌کردم و قالیچه را تبدیل می‌کردم، عمر هم در این مسیر تمام شد. پس همین‌جا نفس را کنترل می‌کنیم تا کِش پیدا نکند، شما باید متوجه باشید که اگر در زندگی نفس را کنترل نکنید، گرفتار می‌شوید و تا آخر عمر باید مشغول این کارها باشید. رسوایی در قیامت خدا کند فردای قیامت، «آدم» محشور شویم! در قیامت، برخی دُم‌دار و بعضی سم‌دار محشور می‌شوند! عنایت امام حسین علیهالسلام امام حسین علیه‌السلام هرچه داشت در راه خدا داد، هرکس به خانه امام حسین علیه‌السلام برود، امام او را رها نمی‌کند، همه‌چیز به او می‌دهد. اثر غذای حرام زهر، کشنده و مهلک انسان است، ولی غذای حرام دودمان را به هلاکت می‌رساند. ارزش مومن مؤمن به قدری ارزش دارد که اگر از قبرستانی عبور کند، خداوند به احترام او، عذاب را از آن قبرستان برمی‌دارد و مردگان از عذاب نجات پیدا می‌کنند. برای منبر قیمت نگذارید. اگر دعوت منبری را قبول کردی، برای منبر قیمت تعیین نکن، زیرا هر کس قیمت گذاشت، مزد خود را گرفته و دیگر در آخرت مزد ندارد. مردم را با اعمالتان امر به معروف و نهی از منکر کنید و آن‌ها را هدایت نمایید؛ اگر عوام گناه بکند، آهسته به او می‌گویند چرا گناه کردی؟ ولی به شما با تندی می‌گویند چرا گناه کردی؟ این احکام معجزه است اگر فهم من به این اندازه بود و زمان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را درک می‌کردم، بدون درخواست معجزه تسلیم می‌شدم. چون اسلام برای همه چیز حکم دارد، در ریزترین مسائل دستور دارد، اصلاً معجزه نمی‌خواستم؛ این احکام خودش معجزه است. رضای خدا، سعادت است تا می‌توانید خداوند را راضی کنید که سعادت دنیا و عقبی در رضای حق‌تعالی است. یاد خدا در غم و شادی در عروسی و عزا خدا را فراموش نکنید. عصر دانه و دام اهل علم در هر زمانی در معرض اغفال و فریب قرار دارند، منتها زمان‌ها فرق می‌کنند. در عصر و زمان ما توبیخ و ملامت در کار بود، می‌گفتند شغل قحط است که انسان آخوند بشود و از همه چیز محروم گردد؟! و بدین وسیله روحیه را سست می‌کردند و امیدها را مبدل به یأس و نا امیدی می‌نمودند، ولی ما از ملامت و سرزنش آنان اغفال نشدیم و با نان و پنیر آقا امام زمان علیه‌السلام ساختیم، وفا نشان دادیم و صفا دیدیم، اما عصر و زمان شما عصر دانه و دام است، هم حقوق و پول را مطرح می‌کنند و هم مقام و پست وعده می‌دهند تا شما را فریب دهند، مراقب باشید نسبت به امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف بی‌وفایی نکنید، استقامت کنید؛ وفادار باشید تا به مقصد برسید. حق و حقیقت ماندنی است؛ باطل و هوا رفتنی است، و دورانش تمام می‌شود. در زمان ما اشخاص فراوانی پیدا شدند، سخنرانی‌های پر سرو صدایی داشتند، ما خیال می‌کردیم که این‌ها کارشان خوب گرفته است، ولی طولی نکشید که ‌دیدیم سقوط کردند و کنار زده شدند. متوجه شدیم حقیقت و واقعیت در کارشان نبود، شما بکوشید دنبال حقیقت و واقعیت‌ها باشید تا دوام پیدا کرده و از بین نرود. با شتاب تصمیم نگیرید در میان حیوانات اهلی، شتر بیش‌تر از حیوانات بار می‌شود، اگر اسب را پنجاه من گندم بار کنند، شتر را یکصد من گندم بار می‌کنند. با توجه به این که بارش سنگین است، همیشه سالم است، چون جلوی پای خود را نگاه می‌کند. شما اول طلبگی‌تان است، اول جوانی شماست خیلی احتیاط کنید. مقداری آهسته‌تر حرکت کنید در مسائل و حوادث روز با شتاب تصمیم نگیرید. خدا بهترین رفیق است خدا را رفیق بگیر، غیر از خدا را رها کن. ذکر و یاد خدا این آیه مبارک همواره ورد زبان شما باشد: «فاذکرونی اذکرکم؛ پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم» سنگینی وظیفه روحانیون روحانیت مثل پارچه سفیدی است که اگر لکه یا سیاهی کوچکی به آن برسد، فوراً از دور پیدا می‌شود، پس روحانیت باید وظیفه خود را بدانند و مواظب باشند. شرط طلبه کامل طلبه‌ای که نماز شب نخواند و به نماز جعفر طیار (در هفته یک‌بار) اهتمام نداشته باشد، من او را طلبه کامل نمی‌دانم. طلبه باید از مکروهات اجتناب کند تا دیگران از محرمات بپرهیزند، و به مستحبات روی آورد تا مردم به واجبات اهمیت بدهند. در حوزه از دنیا خبری نیست آقایان! اگر دنیا می‌خواهید، لطفاً راه دیگری در پیش گیرید. در این‌جا از دنیا خبری نیست، عمرتان را تلف نکنید و بروید؛ و اگر آخرت را طالبید، بکوشید، که با تنبلی به دست نمی‌آید. تقوا پیشه کنید، خود را بسازید که شما باید نمونه فضیلت جامعه باشید. چند توصیه: 1- منبر و روضه حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام را ترک نکن؛ 2- نماز شب را ولو هفته‌ای یک‌بار به جای آور؛ 3- نماز جماعت را اقامه کن، هرچند یک‌نفر به شما اقتدا نماید. مطالعه معراج‌السعاده به طلبه‌ها سفارش کنید همان‌طور که بعد از نماز صبح قرآن قرائت می‌کنند، دو صفحه کتاب اخلاقی مرحوم ملا احمد نراقی را هم مطالعه کنند. اهمیت تقوا طلبه اگر نتوانست به حد بالایی از علم و سواد برسد، حتماً باید تقوا داشته باشد، چراکه همان تقوای او خدمت می‌کند. منت پدر و مادر از بزرگترین قله‌ها با هزار زحمت و مشقت بالارفتن، بهتر از منت‌کشیدن است، ولی منت پدر و مادر را کشیدن جهت ادامه تحصیل، عیبی که ندارد، بسیار هم به‌جا و شایسته است. سنگینتر از کوه احد گرچه عمامه یک پارچه‌ای بیش نیست و شاید چندان وزنی هم نداشته باشد، ولی از کوه «احد» هم سنگین‌تر است. علم به تنهایی ملاک نیست اگر علم ملاک باشد شیطان از همه عالم‌تر است، عمل {صالح} مهم است. خواصّ تعقیبات نماز اگر انسان تعقیبات نمازهای یومیه را مرتب بخواند، همه‌چیز در آن‌ها هست و نیاز به دعاهای ابطال سحر ندارد. عده‌ای می‌خواستند ما را اذیت کنند، ولی نتوانستند کارهایشان اثری نداشت، زیرا بر انجام این تعقیبات مواظبت داشتم. ارزش تبریّ تبری بالاتر از تولی است، یا ثوابش بیش‌تر از تولی است. بزرگترین گناه هیچ گناهی در اسلام انسان را از دین اسلام خارج نمی‌کند، مگر کسی‌که استطاعت داشته باشد و مکه نرود، این است که من زیاد مایلم آقایان بدانند و متوجه خود باشند. عقیده مردم را خراب نکنید روزی دزدی کیسه پولی را در کوچه پیدا کرد و پس از برداشتن پول، تکه کاغذی را که بر روی آن، آیةالکرسی نوشته شده بود، در درون کیسه مشاهده نمود. با خود گفت باید صاحب این کیسه را پیدا کنم و پولش را به او برگردانم، پس از یافتن صاحب کیسه پول را به او برگرداند. صاحب پول گفت: شگفت است، تو که سارقی، چرا پول را به من برمی‌گردانی؟ سارق گفت: چون دیدم آیةالکرسی داخل کیسه گذاشتی، پول را به تو بازپس دادم، چراکه من دزد مال مردم هستم نه دزد عقیده مردم! زیرا مردم اعتقاد دارند اگر آیةالکرسی را در کیسه و یا در جای دیگری بگذارند مالشان محفوظ می‌ماند. توصیه به حقوق بگیران اگر دو شرط را رعایت کنید، مشکل نخواهید داشت: اول آن‌که، در حرام مصرف نکنید. دوم آن که، مردم رعایای امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف هستند و اگر آنان مشکل داشتند، مشکلات آن‌ها را بر طرف نمایید؛ مثلاً اگر کسی در اداره‌ای کاری دارد و نمی‌تواند حرف خود را بزند، شما او را راهنمایی کرده و به کارش رسیدگی کنید. عفو و گذشت من هرسال شب عید فطر، همه کسانی را که در حق من ظلم و جفا نمودند، می‌بخشم. حفظ سوره واقعه طلبه باید سوره واقعه را حفظ نماید و پس‌از نماز عشا در بین راه مسجد و مدرسه آن‌را قرائت کند، وقتی که به حجره آمد، پس از صرف شام مشغول مطالعه گردد. حوزه امام زمان عجل‌ الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف مدرسه علمیه باید تابلوی امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف داشته باشد. اگر بدانم امام از این کارم راضی نیست، فوراً بساط را جمع می‌کنم و عذر همه را می‌خواهم. ________________ منابع: 1.  تذكره المتقین. 2. اسوه عارفان. 3. سیری در آفاق. 4. فریادگر توحید 5.مصاحبه هاومقالات سایت حوزه 6.مقالات بخش معاونت تهذیب حوزه علمیه قم

التماس دعا :حسین نوبری

دیدگاه ها برای “ چنددستورالعمل اخلاقی از بزرگان

0 دیدگاه تایید شده
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد. پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد. پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.