ولادت باسعادت امام جواد(ع) مبارک باد
چهارشنبه 10 دی
120 نفر بازدید
محمد بن علی بن موسی مشهور به امام جواد(ع)، با کنیه ابوجعفر ثانی، امام نهم شیعیان، دهم رجب سال ۱۹۵ه.ق. در مدینه به دنیا آمد، ۱۷ سال امامت کرد، در ۲۵ سالگی به شهادت رسید و در کاظمین در جوار قبر جدش موسی بن جعفر به خاک سپرده شد.
پس از شهادت امام رضا(ع)، برخی از شیعیان برادرش عبدالله را امام خواندند. برخی دیگر به واقفیها پیوستند، اما بیشتر شیعیان امامت امام جواد(ع) را با وجود سن کم آن حضرت پذیرفتند. در این دوران به علت محدودیتهای ایجاد شده برای امام جواد(ع)، ارتباط او با شیعیان بیشتر از طریق وکیل انجام میگرفت.
مناظرات علمی امام جواد(ع) با عالمان دینی فرقههای اسلامی در مسائل کلامی همچون مقام خلفا و مسئلههای فقهی و شرعی مانند حکم قطع دست دزد و حج، از مناظرات معروف امامان شیعه است.
نسب، کنیه و لقبها
محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد، امام نهم شیعیان اثنی عشری است که به امام جواد(ع) شهرت دارد. پدر وی امام رضا(ع)، امام هشتم شیعیان اثنی عشری است. مادرش سبیکه نام داشت که از خاندان ماریه قبطیه، همسر پیامبر اسلام(ص) به شمار میرود. در برخی از منابع نام مادر ایشان خیزران و ریحانه ذکر شده است) کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۱۵و۴۹۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۵۰، ص۱. (
کُنیه وی ابوجعفر است که معمولا در روایات تاریخی با عنوان ابوجعفر ثانی ذکر میشود تا با ابوجعفر اول یعنی امام باقر(ع) اشتباه نشود) (ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص۳۷۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۵۰، صص ۱۲-۱۳.)
مشهورترین لقب وی جواد است و القاب دیگری همچون تقی، مرتضی، قانع، رضی، مختار، متوکل و منتجب را نیز برای او برشمردهاند( برای نمونه رجوع کنید به سعد بن عبداللّه اشعری ؛ص۹۹/دلائل الامامه، ص۳۸۳.)
ولادت و درگذشت
بر اساس گزارش مورخان، امام جواد(ع) در سال ۱۹۵ه.ق. در مدینه به دنیا آمد. اما درباره روز و ماه ولادت او اختلاف نظر وجود دارد. بیشتر منابع زادروز امام را نیمه رمضان دانستهاند( ص ۸۰۴ ـ ۸۰۵/ فضل بن حسن طبرسی، ۱۴۱۷؛ص۱۲۸.) اما شیخ طوسی در مصباح المتهجد، این تاریخ را دهم رجب ذکر کرده است( ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب،ج ۴،ص ۳۷۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۵۰،صص ۱۲-۱۳. ) و امروزه همین قول مشهور است.
امام جواد در سال ۲۲۰ه.ق. به دست معتصم خلیفه عباسی در سن ۲۵ سالگی در بغداد به شهادت رسید و در کنار جدش امام کاظم(ع) در شهر کاظمین به خاک سپرده شد.( طبری، این ازدواج را در سال ۲۰۲ق میداند. طبری، ج ۷، ص۱۴۹. )
همسران و فرزندان
همسران
امام جواد در سال ۲۱۵ه. یا (۲۱۴) با دختر مأمون عباسی به نام ام فضل ازدواج کرد(ابن شهرآشوب،همان،ج۴،ص۳۸۰.). این ازدواج بنا بر تقاضای مأمون صورت گرفت که امام(ع) با تعیین مهریهای معادل مهریه حضرت زهرا (س) یعنی ۵۰۰ درهم موافقت خود را با این ازدواج اعلام کرد. امام از این همسر خود صاحب فرزندی نشدقمی، (منتهی الامال، ج۲، ص۲۳۵.)
و تمامی فرزندان وی از همسر دیگرش بنام سمانه مغربیه زاده شدند( ابن فندق، تاریخ بیهق، ص۴۶) برخی گفتهاند که هنگام اقامت امام رضا(ع) در خراسان، امام جواد یک مرتبه برای دیدار وی به این منطقه سفر کرد (ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج ۱۰،۱۴۰۸ق./۱۹۸۸م.، ص۲۹۵ ) و در همین دیدار بود که مأمون، دختر خود را به عقد امام جواد درآورد.
چنانکه ابن کثیر گفته، خطبه عقد امام جواد با دختر مأمون در زمان حیات امام رضا(ع) خوانده شد، و عروسی با اذن مأمون در سال ۲۱۵ق. در تکریت بوده است(خلاصه این مناظره در ادامه آمده است).
طبق این سخن منافاتی میان سخن برخی که گفتهاند ازدواج در سال ۲۰۲ق. بوده و برخی که آن را ۲۱۵ دانستهاند نیست ولی با داستان مشهور مناظره یحیی بن اکثم( مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۸۴ .) با امام جواد در بغداد چندان هماهنگ نیست.
فرزندان
بنابر نقل شیخ مفید، امام جواد ۴ فرزند به نامهای علی)امام هادی(، موسی، فاطمه و امامه داشت( ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۴،ص۳۸۰)برخی دختران امام را ۳ تن به نامهای حکیمه، خدیجه و ام کلثوم میدانند (شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۶۵. )
دلایل امامت
امامت امام جواد(ع)، ۱۷ سال یعنی از ۲۰۳ [سال شهادت امام رضا(ع)] تا ۲۲۰ بود. روایات و قرائن زیادی بر امامت وی دلالت میکند از جمله اینکه یکی از اصحاب امام رضا از او درباره جانشینش سؤال کرد، حضرت رضا با دست خود به فرزندش ابوجعفر (امام جواد) اشاره کرد که روبرویش ایستاده بود ( شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۶۶. ) در روایت دیگر امام رضا(ع) فرمود: «این ابوجعفر است که به جای خود نشانده و مقام خود را بدو واگذار کردهام. ما خاندانی هستیم که خردسالان ما همانند بزرگسالان ما ارث میبرند.» (یعنی همانگونه که بزرگسالان علم را به ارث میبرند، کودکان ما نیز بدون هیچگونه تفاوت علم را از بزرگسالان به ارث میبرند( شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۵۸۶. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۵۸۶). در روایت دیگر ابوالحسن بن محمد (از اصحاب امام رضا) میگوید از او شنیدم که میگفت: «ابوجعفر جانشین من در میان اهلم است( مجلسی، بحارالانوار، ج۵۰، صص۲۰و۲۳و۳۵. )
مولودی پر خیر و برکت
امام جواد(ع) در اواخر عمر امام رضا به دنیا آمد. گفتهاند که قبل از تولد ایشان و با توجه به اینکه امام رضا فرزندی نداشت، برخی از مخالفان شبهه افکندند که امام رضا نسلی از خود باقی نمیگذارد و سلسله امامت قطع میشود. به نقل منابع روایی، وقتی امام جواد به دنیا آمد و وی را نزد پدرش آوردند، امام رضا فرمود: «این مولودی است که برای شیعیان ما با برکتتر از او زاده نشده است.» همچنین در روایتی، از ابن اسباط و عباد بن اسماعیل چنین نقل شده است: «در حضور امام رضا بودیم که ابو جعفر (امام جواد) را آوردند. عرض کردیم: این همان مولود پر خیر و برکت است؟ امام رضا گفت: این همان مولودی است که در اسلام با برکتتر از او زاده نشده است(مریم/ ۱۲.)
امامت و کودکی
امام جواد در کودکی یعنی ۸ سالگی به امامت رسید و بدین روی شماری از شیعیان امامت وی را نپذیرفتند و به کسانی دیگر روی آوردند. گروهی دیگر تا روشن شدن مسأله امامت در سن کودکی سرگردان بودند، ولی سرانجام با گذشت زمان به امامت آن حضرت گرویدند. این مسأله یکی از شبهاتی بود که هم در زمان امام رضا و هم در زمان حیات امام جواد از سوی برخی مطرح شد و این دو امام پاسخهای قرآنی بیان کردند. یکی از این پاسخها اشاره به پیامبری حضرت یحیی است که قرآن درباره آن میگوید: ما فرمان نبوت را در کودکی به او دادیم( کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۸۲) .
پاسخ دیگر، سخن گفتن حضرت عیسی در نخستین روزهای تولد بود (ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب،ج۱، ص۳۸۲) آیات ۳۰ تا ۳۲ سوره مریم از زبان عیسی مسیح به این مطلب اشاره میکند: «بیشک من بنده خدایم، به من کتاب (انجیل) عطا فرموده و مرا در هر جا که باشم وجودی پربرکت قرار داده است، و مرا تا آن زمان که زندهام به نماز و زکات توصیه فرموده و (نیز مرا) به نیکی در حق مادرم سفارش کرده و جبار و شقی قرار نداده است.
شیعیان پس از شهادت امام رضا(ع)
امام رضا در سال ۲۰۳ هجری شهید شد. در این هنگام فرزندش جواد ۸ سال بیشتر نداشت که به امامت رسید و این مساله سبب اختلاف میان شیعیان شد؛ به گونهای که برخی از شیعیان به دنبال عبدالله بن موسی بن جعفر، برادر امام رضا رفتند، ولی از آنجا که حاضر نبودند بدون دلیل، امامت فردی را بپذیرند، برخی از آنها سوالاتی را از عبدالله پرسیدند. پس از اینکه او را از پاسخ دادن ناتوان دیدند وی را ترک کردند. برخی از شیعیان نیز به واقفیها پیوستند. به نظر نوبختی علت پیدایش این اختلاف، آن بود که آنها بلوغ سنی را یکی از شرایط امامت میدانستند. (نوبختی، حسن بن موسی، ص۸۸)
با این حال، بیشتر شیعیان به امامت امام جواد گرویدند؛ گرچه برخی کمی سن امام را مطرح کردند که امام در پاسخ با اشاره به جانشینی سلیمان از داوود، فرمود: حضرت سلیمان هنگامی که هنوز کودکی بیش نبود و گوسفندان را به چرا میبرد، حضرت داوود او را جانشین خود کرد. ( طبری، دلائل الامامة، ص۲۰۴ تا ۲۰۶؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۵۰، ص۹۸ تا ۱۰۰) بنابر برخی روایات، وقتی امام جواد(ع) در سنین کودکی به امامت رسید، گروهی از بغداد و شهرهای دیگر در موسم حج به قصد دیدار وی به مدینه رفتند. آنان در دیداری که با عبدالله بن موسی (عموی امام) داشتند سوالاتی از او پرسیدند، ولی پاسخهای عبدالله درست به نظر نرسید و شیعیان متحیر و غمگین شدند. آنان سپس با امام جواد(ع) دیدار و همان مسئلهها را مطرح کردند و او به آنها پاسخهایی داد که شیعیان شاد شدند و امام را دعا کردند و ستودند. ( ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۳۸۰ )
امامت
دوره امامت امام جواد(ع) با دو خلیفه عباسی معاصر بوده است؛ نخست مأمون (۱۹۳تا ۲۱۸) که امام ۲۳ سال از عمر خویش را در زمان خلافت وی گذراند. دوم، معتصم عباسی (۲۱۸ تا ۲۲۷ه.ق.) که ۲ سال حکومت وی مصادف با دوره امامت امام جواد(ع) بود. آن حضرت دو بار به درخواست این دو خلیفه به بغداد رفت. سفر اول در زمان مامون چندان طولانی نبود. امام در سفر دوم که مدتی بیشتر در بغداد ماند، به شهادت رسید. (طبرسی، احتجاج، صص۴۴۳و۴۴۴؛ المسعودی، اثبات الوصیة للامام علی بن ابی طالب علیهالسلام، صص ۱۸۹-۱۹۱ )
مناظرات
مناظره در مجلس مامون
از مناظرات مهم امام که در زمان مأمون عباسی در بغداد صورت گرفت، مناظره با فقیه دربار یعنی یحیی بن اکثم بود. بنابر برخی منابع شیعه، علت وقوع این مناظره، پیشنهاد ازدواج امام با ام فضل از سوی مأمون بود. پس از اینکه سران عباسی از قضیه مطلع شدند به پیشنهاد مأمون اعتراض کردند. مأمون برای اثبات درستی تصمیم خویش، به آنان پیشنهاد نمود تا امام جواد(ع) را بیازمایند. آنان پذیرفتند و برای آزمودن آن حضرت، جلسه مناظرهای ترتیب دادند.
یحیی در مناظره، نخست مسئلهای فقهی درباره شخص مُحرمی که حیوانی را شکار کرده مطرح ساخت. امام در پاسخ، با طرح وجوه گوناگون مسئله، از یحیی بن اکثم خواست تا بگوید منظور وی کدام وجه است. یحیی بن اکثم در جواب درماند و حاضران به حیرت افتادند. سپس خود امام، مسئله را با توجه به وجوه آن پاسخ گفت. درباریان و علمای عباسی پس از شنیدن جواب کامل امام، بر تبحر ایشان در فقه اعتراف کردند. گفتهاند که مأمون پس از مشاهده ماجرا گفت: خدای را بر این نعمت سپاسگزارم که آنچه من اندیشیده بودم، همان شد ( طبرسی، احتجاج، ج۲، ص۴۷۸ )
مناظره درباره خلفا
به نقل منابع روایی شیعه، امام جواد در مجلسی با حضور مأمون و بسیاری از فقها و درباریان، با یحیی بن اکثم درباره فضایل خلفا(ابوبکر و عمر) مناظره کرد. یحیی خطاب به امام گفت: جبرئیل از طرف خدا به رسولش گفت: از ابوبکر سوال کن، آیا او از من راضی است؟ من که از او راضی هستم، امام پاسخ داد: من منکر فضایل ابوبکر نیستم ولی کسی که این روایت را نقل کرده باید به احادیث دیگری که از پیامبر(ص) وارد شده توجه کند وآن اینکه پیامبر فرمود:هنگامی که حدیثی از طرف من به شما میرسد آنرا بر کتاب خدا و سنت من عرضه کنید اگر موافق با آن بود بپذیرید و اگر نبود قبول نکنید زیرا دروغ گویان و جعل کنندگان حدیث زیاد خواهند شد، سپس امام ادامه داد این حدیث با قرآن موافقت ندارد زیرا خداوند در قرآن میفرماید " نحن اقرب الیه من حبل الورید" یعنی ما از رگ گردن به شما نزدیکتریم، آیا خداوند از راضی بودن یا نبودن ابوبکر آگاهی نداشت که از او میپرسد؟ ( طبرسی، احتجاج، ج۲، ص۴۷۸ )
پس از آن یحیی درباره این روایت سوال کرد " مَثَل ابی بکر و عمر فی الارض کمثل جبرئیل و میکائیل فی السماء "مَثَل ابو بکر و عمر در زمین همانند جبرئیل و میکائیل در آسمان است، امام در جواب فرمود: محتوای این روایت درست نیست زیرا جبرئیل و میکائیل همواره بندگی خدا را نموده و لحظهای مرتکب گناه نشدهاند در حالی ابو بکر و عمر که پیش از آنکه اسلام بیاورند سالهای طولانی مشرک بودهاند( عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱،صص ۳۱۹و۳۲۰و مجلسی، بحار الانوار،ج۵۰،صص۵و۶)
قطع دست دزد
در زمان سکونت امام در بغداد حوادثی پیش آمد که سبب ترویج جایگاه امامت در بین مردم شد، به عنوان نمونه میتوان به فتوای امام درباره سارق اشاره کرد. درباره اینکه دست دزد از کجا باید قطع شود بین فقهای درباری اختلاف پیش آمد؛ برخی میگفتند از مچ باید قطع شود و برخی دیگر بر قطع از آرنج اعتقاد داشتند. معتصم خلیفه عباسی از امام جواد خواست تا نظر خود را بیان کند. امام پس از اصرار خلیفه گفت: فقط انگشتان دزد قطع میشود و بقیه دست باقی میماند. وی دلیل خود را آیه (وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً (ترجمه: و مساجد ویژه خداست، پس هیچ کس را با خدا مخوانید) (جن /12) ذکر کرد. معتصم جواب امام را پسندید و دستور داد تا انگشتان دزد را قطع کنند( شیخ صدوق، التوحید، ص۱۰۱).
برخورد با فرقهها
اهل حدیث
در عصر امام جواد(ع) نیز همانند سایر امامان فرقههایی وجود داشتند و در عرصههای مختلف فعالیت میکردند و برای ترویج افکار و عقاید خود در جامعه و دور کردن شیعیان از عقاید اصیل خود تلاش میکردند. از جمله این فرقهها اهل حدیث بودند که مجسمی مذهب بوده و خدا را جسم میپنداشتد. امام جواد برای حفظ کردن عقاید اصیل شیعه، ارتباط با آنها نهی کرد و فرمود که شیعیان پشت سر آنها نماز نخوانند و به آنها زکات پرداخت نکنند. (شیخ طوسی، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۷۹ به نقل از حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص۴۹۰. )
واقفیه
واقفیه از دیگر فرقههای فعال عصر امام جواد است که بر امامت موسی بن جعفر توقف کرده و امامت امام رضا را قبول نکردند، وقتی از امام جواد درباره نماز خواندن پشت سر واقفی مذهبان سوال شد آن حضرت در جواب، شیعیان را از این کار نهی کرد (طوسی، اختیار معرفة الرجال، ص۲۲۹).
زیدیه
از گروههای دیگر عصر امام زیدیه است که از شیعه دوازده امامی منشعب شده بود دشمنی زیدیه با امامیه و طعن آنها به امامان سبب موضع گیری تند ائمه بویژه امام جواد در قبال آنها شد. مثلاً حضرت مصداق آیه وجوهٌ یومئذ خاشعه عاملة ناصبة را زیدیه دانسته و آنها را همردیف با ناصبیان میداند (جاسم، حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص۷۹ )
ارتباط با شیعیان
امام جواد با نصب وکیلهایی در مناطق مختلف جهان اسلام، با شیعیان در ارتباط بود، اینکه چرا وی به صورت مستقیم با شیعیان در ارتباط نبود و از وکیل استفاده میکرد چند علت داشت، یکی اینکه امام تحت کنترل و مراقبت شدید دستگاه حاکم بود، دیگر اینکه حضرت میخواست برای امر غیبت زمینه سازی کند.
امام در سرزمینهای اسلامی وکیل یا وکیلهای جداگانهای داشت از جمله در بغداد، کوفه، اهواز، بصره، همدان، قم، ری، سیستان و بُست. ( ر.ک: جعفریان، ص۴۸۹)
همچنین ارتباط شیعیان با امام، از طریق نامه نگاری نیز بود (ر.ک: توقیع). بسیاری از معارف و مطالبی که از آن حضرت باقی مانده، در نامههای وی به شیعیان مندرج است ( برای نمونه رجوع کنید به کلینی، ج ۳، ص۳۹۹، ج ۴، ص۲۷۵، ۵۲۴، ج ۵، ص۳۴۷؛کشّی، ص۶۱۰- ۶۱۱. ) شیعیان در نامه هایشان سؤالات خود را، که بیشتر در مسائل فقهی بود، طرح میکردند و امام به آنان پاسخ میداد. در اغلب موارد نام و نشان کسی که امام به او نامه نوشته، مشخص است. (موسوعه الامام الجواد، ج ۲، ص۵۱۵ ـ ۵۲۱. )
در مواردی هم نویسنده نامه مشخص نیست. ( همان ،ج ۲، ص۴۱۶ـ ۵۰۸. )
در موسوعه الامام الجواد، ( برای نمونه رجوع کنید به کلینی، ج ۳، ص۳۳۱، ۳۹۸، ج ۵، ص۳۹۴، ج ۷، ص۱۶۳ ؛ کشّی، ص۶۰۶، ۶۱۱. ) به جز پدر و پسر امام، نام و نشان ۶۳ تن از افرادی که حضرت با آنان مکاتبه داشته، از مجموع منابع حدیثی و رجالی گرد آمده است، البته برخی از نامهها در پاسخ به گروهی از شیعیان نگاشته شده است(جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، صص۴۹۲و ۴۹۳. )
حضرت جواد چندین نامه به کارگزاران خود در شهرهای مختلف همانند همدان و بُست نوشت و برخی از شیعیان ایران نیز به دیدار امام در مدینه رفتند، اینها علاوه بر دیدارهای است که در ایام حج بین امام و شیعیان صورت میگرفت (عطاردی، همان، ص۲۴۹).
احادیث امام
با توجه به اینکه امام جواد(ع) در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید و از طرفی تحت کنترل و فشار دستگاه حاکم بود لذا فرصت زیادی برای ترویج احکام و عقاید شیعی پیدا نکرد. اما در همین فرصت اندک و در شرایطی که از سوی حاکمیت بوجود آمد، وی در تربیت شاگردان و بیان احادیث در مسائل فقهی، تفسیری، عقیدتی، دعا و مناجات، تلاش زیادی انجام داد. آنچه که امروزه از این دوره به دست ما رسیده است حدود ۲۵۰ حدیث در زمینههای مختلف اسلامی است(شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۵۸۶. )
فضائل و مناقب
اجابت دعای امام(ع)
داوود بن قاسم میگوید: «روزی با حضرت جواد به باغی رفتیم. به او گفتم: «فدایت شوم! من به خوردن گل حریص هستم. دعایی درباره من بفرمایید!» (که این عادت از من دور شود) حضرت پاسخی نداد و پس از چند روز بدون مقدمه فرمود: «ای ابا هاشم! خداوند خوردن گِل را از تو دور ساخت.»، ابو هاشم گوید: «از آن روز به بعد چیزی در نزد من بدتر و مبغوضتر از گل نبود( ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۳۹۰؛ شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۷۸؛ فتال نیشابوری، همان، ص۲۴۱و۲۴۲)
بارور شدن درخت
در سفر بازگشت امام جواد(ع) از بغداد به مدینه، گروهی از مردم برای خداحافظی، امام را تا خارج شهر بدرقه کردند، هنگام نماز مغرب به محلی که مسجد قدیمی داشت رسیدند، امام به آن مسجد رفت تا نماز بخواند، در حیاط مسجد درخت سدری بود که تا آن زمان میوه نداده بود. آن حضرت آبی خواست و در کنار آن درخت وضو گرفت و نماز را به جماعت اقامه کرد و پس از نماز سجده شکر بجا آورد. آنگاه با مردم خداحافظی کرد و رفت. فردای آن شب درخت به بار نشست و میوه خوبی داد مردم از این موضوع بسیار تعجب کردند. از شیخ مفید نقل کردهاند که سالها بعد خود این درخت را دیده و از میوه آن خورده است (المفید، الارشاد، قم: سعید بن جبیر، ۱۴۲۸ق.، ص۴۸۱)
شهادت
معتصم، خلیفه عباسی، امام جواد(ع) را از مدینه به بغداد فراخواند. امام در روز ۲۸ محرم ۲۲۰ق. وارد بغداد شد و در ماه ذی قعده همین سال در بغداد درگذشت( ابن ابی الثلج، ص۱۳).
روز و ماه وفات وی، در برخی منابع، پنجم یا ششم ذیحجه ( سعدبن عبداللّه اشعری ؛ ص۹۹/ فضل بن حسن طبرسی، ۱۴۱۷، ج ۲، ص۱۰۶). و در برخی دیگر آخر ذیقعده (عیاشی، همان، ج۱، ص۳۲۰). آمده است.
درباره علت شهادت گفته شده قاضی بغداد ابن ابی دُواد در نزد معتصم خلیفه عباسی سخن چینی کرد و دلیل آن هم پذیرفته شدن نظر امام درباره قطع دست سارق بود که این امر باعث شرمندگی ابن ابی دُواد و بسیاری از فقیهان و درباریان شد. پس از تاثیر پذیری خلیفه از این سخنان قاضی، وی تصمیم به قتل امام گرفت در حالی که امام ۲۵ سال بیشتر نداشت. معتصم نیت خود را توسط منشی یکی از وزیرانش عملی ساخت و امام را مسموم کرده به قتل رساند (عاملی، همان، ص۱۵۳. ) البته برخی معتقدند که امام به وسیله ام فضل مسموم شد. ( المسعودی، اثبات الوصیة للامام علی بن ابی طالب علیهالسلام، ص۱۹۲)
شیخ مفید (متوفای ۴۱۳ق) میگوید: «هرچند عدهای گفتهاند که امام جواد(ع) با سم درگذشته است؛ اما این مطلب برای من ثابت نشده است که بتوانم بدان شهادت بدهم.»[نیازمند منبع] اما مسعودی (متوفای ۳۴۶ق) میگوید: «معتصم و جعفر بن مأمون (برادر ام فضل همسر امام جواد) دائماً در اندیشه کشتن امام جواد(ع) بودند. با توجه به اینکه امام جواد از ام فضل فرزندی نداشت و فرزندش علی از همسر دیگرش بود، جعفر خواهرش ام فضل را تحریک کرد که او را مسموم نماید. بدین طریق سمی را در انگور نهادند و امام از آن خورد.» مسعودی در ادامه نوشته است کهام فضل پس از آن، پشیمان شد و میگریست و امام او را نفرین کرد و این نفرین به وقوع پیوست و سرانجام ام فضل به مرضی سخت مبتلا شد. ( همان، صص ۳۱۴و ۳۱۵و ۲۶۲و ۲۸۳و ۳۱۹و ۲۷۱ )
اصحاب
بسیاری از یاران وی که از یاران پدر و فرزندش (امام هادی) نیز بودند دارای تالیفات در زمینههای فقهی و اعتقادی بودند و در جامعه خود از افراد تاثیرگذار محسوب میشدند. یاران و راویان امام جواد حدود ۱۲۰ تن هستند که تقریباً ۲۵۰ روایت را از او نقل کردهاند. این روایات در موضوعات مختلف فقهی، تفسیری و عقیدتی است. کمی روایات منقول از امام به جهت تحت کنترل بودن وی و سن کم وی در زمان شهادت است. از راویان و اصحاب معروف وی میتوان از علی بن مهزیار، احمد بن ابی نصر بزنطی، زکریا بن آدم، محمد ین اسماعیل بن بزیع، حسن بن سعید اهوازی و احمد بن محمد برقی نام برد.
راویان و اصحاب امام جواد اختصاص به شیعه نداشت بلکه از فرقههای دیگر از جمله اهل سنت نیز در بین آنها وجود داشت. (عطاردی،مسند الامام الجواد، صص۲۹۸ تا ۳۰۸)
معرفی برخی از اصحاب
عبدالعظیم حسنی
عبدالعظیم حسنی یکی از یاران امام جواد(ع) است که چند روایت از وی نقل کرده است. عبدالعظیم در ری ساکن شد و به ترویج احادیث اهل بیت همت گماشت، در اثر تلاشهای او شیعیان در این منطقه زیاد شدند.
گفتهاند علت مهاجرت وی از مدینه به ری، فشار و اختناق بسیار زیاد از سوی خلفای عباسی بود که بسیاری از علویان مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند و هر کدام به شهری و دیاری رفتند. عبدالعظیم حسنی به ری آمد و در همان شهر درگذشت و مزارش هم اینک معروف و مشهور است و بسیاری از مردم، حتی از اهل سنت نیز به زیارت ایشان میروند. (عطاردی،مسند الامام الجواد، صص ۲۵۲و ۲۵۳)
ابراهیم بن هاشم قمی
ابراهیم بن هاشم یکی از اصحاب امام جواد(ع) بوده است که علمای رجال از وی با عنوان جلیل القدر، ثقه و از بزرگان اهل حدیث یاد کردهاند. ابراهیم از اهالی کوفه بود که به قم مهاجرت کرد و در این شهر به ترویج احادیث و اخبار پرداخت. کتاب نوادر و کتاب قضاوتهای امام علی(ع) از آثار اوست. وی از شاگردان یونس بن عبدالرحمان (صحابی امام رضا) بوده است. وی در ابواب مختلفی مانند باب مناقب، دلالات، اصحاب و زکات از امام جواد(ع) روایت نقل کرده است( سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۳۵۹.)
سخنان بزرگان اهل سنت درباره وی
گفتگوها و مناظرات علمی امام جواد در دوران حکومت مامون و معتصم که گره از مشکلات و مسایل علمی و فقهی میگشود باعث اعجاب و تحسین دانشمندان و پژوهشگران اسلامی اعم از شیعه و سنی شده است بطوریکه بسیاری از آنها شخصیت علمی امام را ممتاز دانسته و آنرا ستودهاند که در اینجا به چند مورد اشاره میکنیم:
سبط ابن جوزی میگوید: او در علم و تقوا و زهد و بخشش بر روش پدرش بود(هیثمی، ابن حجر، الصواعق المحرقه، ص۲۰۶ )
ابن حجر هیثمی مینویسد: مامون او را به دامادی انتخاب کرد زیرا با وجود کمی سن، از نظر علم و آگاهی و حلم، بر همه دانشمندان برتری داشت ( فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۲۳۷)
فتال نیشابوری بیان میکند که: مأمون شیفته او(امام جواد) شد زیرا میدید که او با وجود کمی سن، از نظر علم و حکمت و ادب و کمال عقلی به چنان رتبه والایی رسیده که هیچ یک از بزرگان علمی آن روزگار بدان پایه نرسیدهاند( عاملی، مرتضی، زندگانی سیاسی امام جواد، ص۱۰۶)
جاحظ عثمان معتزلی که از مخالفان خاندان علی(ع) بوده، امام جواد را در شماره ده تن از طالبیانی (خاندان ابوطالب) آورده که درباره آنان چنین گفته است: هریک از آنان، عالم، زاهد، عبادت پیشه، شجاع، بخشنده، پاک و پاک نهادند. ( دعوات راوندی.. ۱۹۱، ح ۵۳۰. )
توسل به امام جواد (ع)
برخی از شیعیان با توجه به توصیههایی که برخی از عالمان شیعی داشتهاند، برای گسترش رزق و گشایش در امور مادی به امام جواد(ع) توسل میجویند و او را باب الحوائج در این زمینه میخوانند. نمونهای از این توصیه نقل مجلسی دوم از ابوالوفاء شیرازی است که مدعی شده پیامبر (ص) در خواب او را به توسل به امام جواد (ع) در امور مادی توصیه کرده است.
سخن ابولوفا به نقل علامه مجلسی چنین است:
زمانی به دست (فرزند الیاس) حاکم منطقۀ کرمان دستگیر شد و مدتّی نه چندان طولانی ، با غل و زنجیر در زندان به سر میبرد. با گذشت زمان متوجه شدم ،توطئهی کشتن مرا طرحریزی میکنند، نگران شدم که برای نجات و رهایی از این توطئه چه کنم ؟ یکی از شبها با حال تضرع و ناله در درگاه خداوند، به امام زین العابدین (ع) متوسل شده و رهایی خویش را طلب نمودم. در همان حال ، خواب چشمانم را ربود و در عالم خواب پیامبر اسلام (ص) را دیدم ، که فرمود: به من و دخترم فاطمه ، و حسن و حسین و... متوسل مشو، بلکه برای طلب رزق و روزی و رفع مشکلات خود به فرزندم جواد (ع) متوسل شو، که خداوند به سبب او حاجتت را بر میآورد (بحار الانوار: ج ۹۱، ص ۳۵، و ج ۹۹، ص249)
دیدگاه ها برای “ ولادت باسعادت امام جواد(ع) مبارک باد ”
0
دیدگاه تایید شده
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.